مهمات مشقی و نکاتی در مورد آن
بخش اول: معرفی
مهمات مشقی، مهماتی هستند که با هدف شبیهسازی بسیاری از شرایط و جنبههای تیراندازی (مانند صدا و نور ناشی از شلیک) استفاده میشوند. معمولا این دست مهمات در فیلمبرداریها و یا در رزمایشها استفاده میشوند. اما برخلاف خدماتی که این مهمات به کاربر ارائه میدهد برخی محدودیتها نیز با آنها همراه است.
در گلولههای مشقی اغلب دو روش متداول وجود دارد. در روش اول انتهای پوکه که مرمی وجود ندارد را خم کرده و کامل میبندند تا باروت و اجزای درونی پوکه خارج نشود. در روش دیگر از یک مسدودکننده (اغلب از جنس پلاستیک یا کاغذ و مقوا) استفاده میشود. بهاین روش که مسدودکننده در انتهای پوکه گذارده میشود و مقداری لبههای پوکه خم میشوند تا نگذارند مسدودکننده خارج شود.
در روش دوم بهسبب وجود مسدودکننده، با وجود جرم بسیار کم و جنس آن، در صورتی که شلیک از برد نزدیک به صورت شخص باشد جدای از خطر سوزاندن هدف با گازهای باروت امکان برخورد مسدودکننده به صورت و خطرآفرینی وجود دارد.
جهت دانستن نحوهی استفاده از مهمات مشقی باید گفت تسلیحات خودکار/نیمخودکار به سه دستهی کلی در بحث نحوهی مسلحسازی تقسیم میشوند. دستهی اول تسلیحاتی که از گاز باروت جهت مسلحسازی استفاده میکنند مانند تفنگ تهاجمی M16. دستهی دوم تسلیحاتی که از عملکردهای انفجار برگشتی (Blow Back) استفاده میکنند و با استفاده از نیروی پسزنی سلاح مسلح میشوند مانند توپ ٢٠ میلیمتری اورلیکن. دستهی سوم تسلیحاتی که از نیروی عقبنشینی لوله (Recoil Operated) برای مسلحسازی استفاده میکنند.
مشخصا مهمات مشقی، مرمی ندارند و صرفا پیشران (باروت) در پوکه وجود دارد. این مسئله امکان شبیهسازی ایمن شرایط و صدای شلیک بدون نیاز به رعایت تدابیر امنیتی بسیار بالا را میدهد اما از اصلیترین مشکلات آن نیز این است که به سبب نبود مرمی در آن طبق قانون سوم نیوتن نیروی مخالف، نیروی پیشرونده ایجاد نمیشود (نیرویی که تیرانداز بهشکل لگد آن را حس میکند.) و در نتیجه نیروی کافی جهت مسلحسازی سلاح وجود ندارد.
به زبان دیگر هنگام شلیک، گاز باروت که خود را در فضایی کوچک (فضای خالی میان مرمی و انتهای پوکه که توسط گلنگدن در جان سلاح قرار دارد.) محاصره شده مییابد به همه جهتها نیرو وارد میکند اما تنها جایی که این نیرو کارساز میشود سمت مرمی است. در نهایت با اعمال نیرو مرمی از لوله خارج میشود و گاز مذکور رهایی مییابد. در مدت زمانی که گاز در این فضا (فضایی که هر لحظه با حرکت مرمی در طول لوله، مقداری بزرگتر میشود.) محصور است، امکان افزایش فشار و سوختن بهتر باروت وجود دارد. در نبود مرمی در گلولههای مشقی دیگر چنین محاصره و حبسی رخ نمیدهد و گاز باروت بدون فرصت یافتن جهت سوختن کامل و افزایش فشار از لوله بدون هیچگونه مانعی خارج میشود.
دقت کنید که دستهی تسلیحات یک و دو، عمل استفاده از مهمات مشقی به دو دلیل اصلی بایستی همراه با استفاده از مبدل باشد. اولا امکان مسلحسازی سلاح بهوجود بیاید و دوما بحث ایمنی هنگام شلیک هست. همانطور که گفته شد در هر دو دستهی اول و دوم، فشار و نیروی گاز باروت نقش اصلی در مسلحسازی دارند بنابراین ایندست مبدلها در انتهای لوله قرار میگیرند و خروجی لوله را بسیار کوچکتر میکنند. این مسئله اجازهی تشکیل فشار و نیروی بیشتر جهت مسلحسازی را میدهد. در برخی موارد هم از لولهی جدیدی استفاده میشود که در انتها قطر کمتری دارد.
کار در تسلیحات دستهی سوم، مقداری سختتر است اما عموما جهت شلیک گلولههای مشقی عمل تعویض لوله و نصب مبدل که گفته شد همزمان انجام میشود. اما در صورتی که هدف بر دور زدن این روشها باشد امکان استفاده از تقویتکننده هم وجود دارد.
در برخی تسلیحات این دسته، تقویتکنندهها از ابتدا وجود دارند و هدف آن افزایش اطمينانپذیری سلاح است. به زبان ساده هدف یک تقویتکننده ایجاد فشار و نیروی پسزنی بیشتر جهت عقبنشینی بهتر لوله برای مسلحسازی است. (در برخی تسليحات مسلح شونده با گاز هم چنین عملکردی دیده میشود مانند تفنگ تهاجمی لولهکوتاه AKS74U) حال در تسلیحاتی که از ابتدا تقویتکننده دارند (مانند مسلسل چندمنظورهی MG3 یا خانوادهی مسلسلهای سنگین ماکسیم) یا تسلیحاتی که تقویتکننده ندارند (مانند مسلسل سنگین M2 و M1917 برونینگ) امکان استفاده از تقویتکنندهای که بتواند فشار و نیروی کافی را فراهم کند هست.
در نهایت تسلیحات معروفی مانند خانوادهی تسلیحات AK و AR15 تا مسلسل دستی معروف MP5 جهت عملکرد درست و مطمئن به مبدل و اعمال تغییراتی نیاز دارند تا بتوانند به خوبی و با ایمنی بالا مهمات مشقی را شلیک کنند.