مقاله

سنگر های متروکه، یادگارهای جنگ جهانی دوم

مقدمه

پس از جنگ جهانی اول معروف به جنگ بزرگ کشور های اروپایی به دلیل تجربه ای که از این جنگ داشتند و ترسی که از ایجاد جنگی مانند و یا بزرگ تر از این جنگ داشتند دست به دکترین های دفاعی خاصی زده بودند که یکی از ان ها ایجاد یک خط دفاعی مجهز برای راحتی در دفاع و مدیریت بهتر منابع بود تا بتوانند بیشتر منابع خود را روی یک ضد حمله کار آمد متمرکز کنند. در این خط های دفاعی دیگر همچون سنگرهای طرفین درگیر در جنگ جهانی اول خبری از موش ، غذای منزجر کننده و همینطور خوابیدن در بین گل و لای نبود.
این خطوط مجهز به موانع همچون میدان مین ، بانکر های بتنی و سلاح های ضد زره و ضد نفر بودند و همچنین دارای تجهیزات رفاهی همچون خوابگاه و آشپزخانه بودند (البته این اصول رفاهی در همه کشور ها  به یک اندازه رعایت نمی شد ولی هر چه که بود بهتر از سنگر های جنگ جهانی اول بود )

در سه بخش از مقالات قرار است به برخی از این خطوط دفاعی اشاره کنیم ، مانند:
بخش اول:
-خط دفاعی استالین (Stalin Line)
-خط دفاعی مولوتوف (Molotov Line)
بخش دوم: *بزودی
-خط دفاعی مانرهیم (Mannerheim line)
-خط دفاعی دیوار غربی یا زیگفرید (Siegfried Line)
بخش سوم: *بزودی
-خط دفاعی ماژینو (Maginot Line)
-خط دفاعی دیوار آتلانتیک (Atlantic Wall)

 

خط دفاعی استالین (Stalin Line)

خط دفاعی استالین استحکاماتی در مرز های غربی شوروی بود که کار بر روی طرح این استحکامات در دهه ۱۹۲۰ برای محافظت از تمامیت ارضی اتحاد جماهیر شوروی در برابر حملات غرب آغاز شد.
این خطر از سنگر های بتنی و مکان هایی برای قرار گیری سلاح ها تدافعی تشکیل شده بود که تا حدودی شبیه به خط ماژینو در شرق فرانسه بود، اما با جزئیات کمتر. این خط یک خط دفاعی مداوم در امتداد خط مرزی نبود، بلکه شبکه ای از مناطق مستحکم بود که هدف ان هدایت و متمرکز کردن مهاجمان احتمالی در امتداد دالان ها و مسیر های خاص بود.

تصویر نقشه خط دفاعی استالین

دلایل ایجاد خط دفاعی استالین

با تزلزل رابطه شوروی و قدرت‌های غربی، فرانسه و بریتانیا با نگرانی از به خطر افتادن استقلال کشورهای کوچک هم‌مرز شوروی توسط ارتش سرخ، شروع به حمایت از این کشورها کردند. این مداخلات توسط کشورهایی که با آن مرز مشترک نداشتند، موجب نگرانی دولت شوروی از بی‌ثباتی و حتی اقدام برای ساقط کردن این دولت شد. با پدیداری تهدید تهاجم زمینی توسط کشورهای همسایه با پشتیبانی قدرت‌های غربی در نزد رهبران این کشور، شوروی از سال ۱۹۲۷ دست به اجرای تمهیداتی در مقابل آن زد.

بانکر های روسی در بلاروس-مینسک

طرح استحکامات

بدین ترتیب در سال ۱۹۲۷، تصمیم به ساخت چهار ناحیه استحکامات گرفته شد. استحکامات کارلیا می‌بایست در منطقه نظامی لنینگراد ساخته می‌شد تا از شهر لنینگراد در مقابل تهاجم فنلاندی‌ها محافظت نماید. دو ناحیه استحکامات دیگر می‌بایست در منطقه نظامی بلاروس احداث می‌شد. استحکامات پولوتسک رود دوینا و تقاطع راهبردی ریلی در مرز لهستان و لاتویا را پوشش می‌داد و مسیر حرکت به سمت اسمولنسک و در نهایت مسکو را سد می‌کرد. استحکامات موزیر از اتصالات ریلی، جاده‌ای و رودخانه‌ای که در حوالی این شهر متمرکز شده بود، محافظت می‌نمود و یکی از راه‌های اصلی تهاجم از لهستان را سد می‌کرد. استحکامات کیف با یک مواضع دفاعی قوسی‌شکل در دو سر رود دنیپر، از پایتخت اوکراین مراقبت می‌نمود. ساخت دو ناحیه استحکامات در پسکوف و لپل نیز مطرح گشت که موقتاً به آن ترتیب اثر داده نشد.

بانکر خط دفاعی استالین در دریاچه ای یخ زده در اوکراین
(این بانکر ها معروف به جعبه قرص بودند Pillbox)

سال ۱۹۲۸، با افزایش توان صنعتی شوروی، مقرر شد ۹ ناحیه استحکامات دیگر نیز احداث گردد. بیشتر این موارد با هفت ناحیه استحکامات مربوط به اوکراین می‌شد تا از مراکز صنعتی و کشاورزی حیاتی این منطقه محافظت گردد. این استحکامات از منطقه مردابی پریپیات تا رود بوگ کشیده می‌شد تا در مقابل تهاجم احتمالی لهستانی‌ها قرار بگیرد. تعداد دیگری از استحکامات نیز در طول رود دنیستر از خط مرزی در قسمت جنوبی و پایگاه دریایی اودسا در مقابل تهاجم رومانیایی‌ها محافظت می‌نمود. در قسمت شمالی، استحکامات کینگیسپ در طول کرانه شرقی رود ناروا از دریای بالتیک تا دریاچه پیپوس ایجاد می‌گشت تا از لنینگراد در مقابل هر تهاجمی از غرب مراقبت نماید. در همین حال استحکامات پسکوف از جنوب دریاچه پیپوس در طول رود ولیکایا، از این شهر از تهاجم از جانب جنوب غربی محافظت می‌کرد. در نهایت استحکامات مینسک نیز از پایتخت بلاروس محافظت می‌نمود و بخشی از شکاف بین استحکامات پولوتسک و موزیر را پر می‌کرد.

بر مبنای تجربیات جنگ داخلی اسپانیا، شوروی اقدام به احداث مجموعه دیگری از استحکامات در قالب هشت ناحیه در طول مرز با عمق بیشتری نسبت به گذشته نمود. این برنامه مجدداً بر منطقه نظامی کیف متمرکز شده بود تا مناطق استحکامات شپتوفکا، ایزیاسلافل، استاروکنستانتینوف، استروپول و کامنتس-پودولسکی را ایجاد کند. این قسمت‌ها شکاف‌های بین مناطق استحکامات پیشین را پوشش می‌دادند و یک خط ممتد بیرونی دفاعی حول پایتخت اوکراین پدیدمی‌آوردند. دو ناحیه استحکامات نیز در منطقه ویژه نظامی لنینگراد در اوستروف و سبژ طرح‌ریزی گشت. این مناطق جهت پر کردن شکاف بین مناطق استحکامات پسکوف و پولوتسک در طول مرز لاتویا که احتمال می‌رفت مسیر تهاجم آلمانی‌ها از پروس شرقی باشد، طراحی شده بودند. در نهایت یک منطقه استحکامات هم در جبهه سلوتسک شکل گرفت که استحکامات مینسک را به سمت جنوب تا مرداب‌های پریپیات ادامه می‌داد. در این مرحله همچنین تقویت برخی از استحکامات پیشین مقرر گردید. بدین ترتیب ۴۵ جایگاه به منطقه استحکامات پولوتسک و ۱۴ موضع توپخانه به منطقه استحکامات کوروستن افزوده شد.

نمایی گرافیکی از یک جایگاه اسلحه در خط دفاعی استالین
(یک برجک تانک ... )

احداث

تابستان سال ۱۹۲۸، ژنرال شاپوشنیکوف، رئیس ستاد کل ارتش سرخ، خواهان ۴۰ میلیون روبل برای برنامه ساخت و ساز استحکامات شد. از این مقدار تنها امکان تأمین ۲۴ میلیون روبل فراهم بود. این کسری بودجه باعث کاهش شدید تعداد مواضع دفاعی شد.

یک جایگاه اسلحه باقی مانده از خط دفاعی استالین در بلاروس
(برجک تانک bt7 با توپ45م.م و مسلسل همراستای 7.62م.م)
نقشه یکی از این جایگاه های اسلحه

سر انجام

پس از پیمان مولوتوف-رینتروپ که منجر به کشترش مرز های شوروی به سمت غرب شد، درسال های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۰ تصمیم گرفته شد که این طرح را به نفع احداث طرح خط دفاعی مولوتوف رها کنند.

پس از مدتی تعدادی از جنرال های شوروی احساس می کردن بهتر است هر دو خط را حفظ و توسعه دهند و از خط دفاعی استالین به عنوان یک دفاع عمقی استفاده کنند اما این با دکترین نظامی شوروی در زمان قبل از جنگ جهانی دوم در تضاد بود.

در نتیجه خط دفاعی استالین غیر عملیاتی و اسلحه های آن برداشته شدند و با شروع ساخت و ایجاد خط جدید، در انبار ها نگهداری می شدند. در زمان عملیات بارباروسا و تهاجم آلمان در خاک شوروی در سال ۱۹۴۱ خط جدید یعنی خط دفاعی مولوتوف ناتمام و خط دفاعی استالین تا حد زیادی متروکه و در حال خراب شدن بود. هیچکدام نتوانستند بر توقف ماشین نظامی آلمان تاثیر چندانی بگزارند، حتی با اینکه بخش هایی از خط دفاعی استالین به موقع مجهز و عملیاتی شد و در دفاع از شوروی کمک کرد.

پس از جنگ جهانی دوم این خط دفاعی به دلیل پراکندگی اش در سراسر اتحاد جماهیر شوروی حفظ نشد و غیر عملیاتی باقی ماند و بر خلاف اروپای غربی که در آن استحکامات مشابه به دلیل ایمنی و توسعه تخریب شدن، بسیاری از این استحکامات این خط حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ نادیده گرفته شدند و در کشور هایی مانند بلاروس، روسیه، اوکراین و بخش های شرقی مولداوی باقی ماندند به صورتی که می توان به وسیله گوگل مپ نیز ان ها را دید.

نقشه خط دفاعی مولوتوف

خط دفاعی مولوتوف (Molotov Line)

خط دفاعی مولوتوف شامل استحکامات مرزی است که از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱ در اتحاد جماهیر شوروی در امتداد مرز های غربی آن ایجاد شد.

این اصلاحات در استحکامات مرزی ناشی از اشغال کشور های بالتیک، لهستان شرقی و بسازابیا در سال ۱۹۴۰ بود.

یکی از استحکامات خط دفاعی مولوتوف

طرح استحکامات

این خط از دریای بالتیک تا کوه های کارپات امتداد داشت. این مناطق از ۱۳ منطقه مستحکم تشکیل شده بود که اکثر انها حدود ۱۰۰ کیلومتر از مرز را پوشش می دادند، این بخش ها شبکه دفاعی بزرگتری را برای شوروی ایجاد می کرد که در امتداد مرز های غربی خود از امتداد اقیانوس منجمد شمالی تا دریای سیاه امتداد داشت.

هر از این مناطق، منطقه مستحکم نام داشت (به روسی:укреплённый район) که شامل تعداد زیادی سنگر بتنی ملقب به جعبه قرص یا pillbox  بود که مسلح به مسلسل و سلاح های ضد تانک و همچنین توبخانه بودند.
سنگر ها به صورت گروهی و به طوری که یک دیگر را پوشش دهند ساخته می شدند.

هر گروه واحد نظامی خودش را داشت که به صورت اختصاصی و دائمی برای اداره هر منطقه اختصاص داده شده بود.

سر انجام

هنگامی که قدرت های محور در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ در عملیات بارباروسا به اتحاد جماهیر شوروی حمله کردند بیشتر خط ناتمام ماند و از مانع ناچیزی برای مهاجمین به حساب می آمد.

تنها مناطق جنوبی که تا حدودی کامل تر بودند توانستند اندکی (به اندازه چند روز) مانع پیشروی ورماخت شوند.
البته قلعه برست بسیار طولانی تر مقاومت کرد اما یک یکی از استحکامات قدیمی بود که از نظر فنی جزوی از خط دفاعی مولوتوف به حساب نمی آید.

باقی مانده های این استحکامات

امروزه بسیاری از باقی مانده ها و ویرانه های این خط دفاعی در کشور هایی همچون لیتوانی، لهستان، بلاروس و اوکراین یافت می شوند .

امروزه مرزهای مدرن با مرز های سال ۱۹۴۱ متفاوت است از این رو برخی از بخش های خط دفاعی مولوتوف در مناطق غیر مرزی قرار دارد و به راحتی قابل دسترسی هستند. از سوی دیگر، بخش های دیگر درست در امتداد مرز های مدرن لهستان-اوکراین، لهستان-بلاروس و لیتوانی-روسیه قرار دارند و دسترسی به انها به دلایل امنیتی در مرز ها همچنان ممکن محدود است.

به راحتی می توان توسط گوگل مپ برخی از این استحکامات را دید
می توانید برخی از این استحکامات را در لینک های زیر ببینید:

 

Raudeniškiai, Lithuania
Alytus County, Lithuania
Pajūris, Lithuania
Tauragė, Lithuania
Lipsk, Poland
Sulewo-Kownaty, Poland
Skłody Średnie, Poland
Wólka Zamkowa, Poland
Drohiczyn, Poland
Zajęczniki, Poland
Turna Duża, Poland
Przemyśl, Poland
Ustyluh, Ukraine

تاریخ انتشار