مقاله

ادامه جنگ کریدور‌ها، تا اتصال دو قطب

دنیا در حالی به استقبال سال ۲۰۲۵ و نیمه دوم دهه ۲۰۲۰ می‌رود که آتش جنگ، تنش و درگیری‌ها در مناطق مختلف سراسر کره خاکی شعله‌ور است. به عقیده بسیاری از متخصصان این التهاب تنها مقدمه‌ی نظم چند قطبی آینده جهان بوده و تا دو دهه بعد هم‌چنان ادامه خواهد یافت. جنگ کریدورها تنها یکی از ابعاد رقابت و درگیری‌ ابرقدرت‌ها در دوران گذار به نظم چند قطبی پیش‌رو محسوب می‌شود. البته این مسئله برای عوام موضوعی ملموس به شمار نمی‌رود. چرا که صحبت از چند دهه رقابت بوده و برای مردم عادی جوامع مختلف تنها چیزی ملموس به حساب می‌آید که در کوتاه مدت روی زندگی روزمره آن‌ها تاثیرگذار باشد. 

آلفِرد مونتاپرت نویسنده آمریکایی سخنی متناسب با این شرایط دارد: «اكثریت مردم موانع و مشكلات را می‌بینند و تنها اقلیتی به هدف‌ها توجه می‌كنند. تاریخ، موفقیت گروه دوم را ثبت می‌كند، اما گروه اول به فراموشی سپرده می‌شوند.» پس فراموش شدن یک ملت (جامعه و حکومت) حاصل انتخاب آن ملت است.

چگالی (تراکم) تولید ناخالص داخلی (GDP)، منبع: صندوق بین المللی پول و بانک جهانی

 چرا کریدور‌ها ؟

در دو دهه گذشته و از آغاز قرن ۲۱، سه قطب اقتصادی اصلی در جهان تثبیت شده‌اند. نقشه بالا نمایان‌گر چگالی تولید ناخالص داخلی (GDP) مناطق مختلف دنیا است. این سه قطب به ترتیب، ایالات متحده، شرق آسیا شامل چین، ژاپن، کره‌جنوبی و تایوان، اروپای غربی شامل آلمان، انگلستان و ... می‌شود. البته هند نیز به عنوان یک قطب درحال شکل‌گیری در نظر گرفته می‌شود.

اروپا و آسیا از نظر جغرافیایی، دو قاره متصل به هم محسوب می‌شوند که دو قطب اقتصادی یعنی آسیای شرقی و اروپای غربی را میزبانی می‌کنند. تئوری تمام کریدور‌های آسیا-اروپا بر مبنای اتصال این دو قطب به یک دیگر پایه‌گذاری شده است. اتصال این دو قطب به یک‌دیگر فرصت‌ رشد همه‌جانبه صنعتی، اقتصادی و علمی بیش از پیش را به این دو قطب خواهد داد.

ابتکار کمربند و راه (BRI) یا همان راه ابریشم نو، به عنوان متصل کننده شرق آسیا به اروپای غربی قالب کریدور‌های مورد توجه در این مسیر محسوب می‌شود. از این جهت که قطب دیگر اقتصادی جهان یعنی ایالات متحده متعهد به حفظ جایگاه فعلی خود در نظم جهانی بوده و این ابتکار موجب افزایش قدرت چین و نزدیکی آن به اروپا می‌شود پس روش‌های مختلفی را برای ایجاد مانع در این مسیر پیش گرفته و می‌گیرد.
 

جنگ کریدورها از خبرگزاری آناتولی، ابتکار کمربند و راه (قرمز) کریدور هند - اروپا (آبی)

 چه ارتباطی به ایران دارد؟

مسیر اتصال این دو قطب اقتصادی جهان، به بیان دیگر برای کشورهایی در این مسیر قرار بگیرند، فارغ از بحث درآمد حاصل ترانزیت تجارت یا رشد زیرساخت‌های حمل و نقل کشورهای واقع در مسیر که مسائل مهمی محسوب می‌شوند، رشد اقتصادی، صنعتی و ثبات نسبی رفاه مانند این دو قطب را به همراه خواهد داشت. به نوعی مانند این دو قطب به چگالی بالای تولید ناخالص داخلی خواهد رسید.

پس کشور‌های واقع در مسیر این دو قطب، تلاش ویژه‌ای در جهت معرفی خود به عنوان میزبان اصلی این اتصال خواهند کرد. که در دهه گذشته آتش جنگ‌های مختلفی را شعله‌ور کرده است. از جنگ قره‌باغ در مسیر میانی، جنگ اوکراین در مسیر شمالی و جنگ در غرب خاورمیانه ...

جنگ کریدور‌ها، رقابتی سخت در راستای منافع ملی کشورهای خاورمیانه به شمار می‌رود. فارغ از ایدئولوژی، دین، مکتب سیاسی حکومت‌های حاکم، کسب برتری در این جنگ تعیین کننده مراتب قدرت منطقه برای ملت‌ها خواهد بود. البته که تمام کشورها از استعداد جغرافیایی یکسان بهره نمی‌برند و شرایط داخلی حاکم بر آن‌ها یکسان نیست، اما رقابت در جریان است.
 

بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونسیتی، در مجمع عمومی سازمان ملل حین سخنرانی خود با نمایش کریدور هند تا اروپا (IMEC) با عنوان «موهبت» در مقابل کریدور ایران تا مدیترانه به عنوان بخشی از کمربند و راه (BRI) و نسبت دادن نام «نفرین» به آن، به‌طور واضح از اهداف این رقابت سخت پرده برداشت. نکته جالب توجه این‌جاست که این اقدام در شرایطی بود که با درگیر بودن این رژیم در جنگ با غزه و لبنان از ثبات امنیتی کافی برای میزبانی کریدور IMEC برخوردار نبوده و همین موضوع نشان دهنده اهمیت این موضوع است.

البته کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که طرح ایالات متحده برای نزدیکی کشورهای عربی با رژیم صهیونسیتی است، رقیب مستقیم کرویدور راه ابریشم (BRI) چین محسوب نمی‌شود. چرا که اساساً مبدا این دو کریدور متفاوت هستند. در ادامه نیز قابل ذکر است، ترقیب کشورهای اروپایی به جایگزینی حتی جزئی هند به عنوان قطب اقتصادی درحال شکل‌گیری با چین به عنوان قطب تثبیت شده نیز از اهداف این کریدور آمریکایی محسوب می‌شود. البته به عنوان یک مسیر ترانزیتی صرفه اقتصادی ترغیب کننده نداشته اما با توجه به شرایط امنیتی فعلی باب المندب مورد توجه قرار خواهد گرفت. بهره‌برداری آمریکا از ناپایداری امنیت در باب المندب که مستعد حضور دزدان دریایی بوده و محل انجام عملیات کنترل دریایی یمن در مقابل رژیم صهیونسیتی است، برای معرفی و تبلیغ این کریدور از نکات قابل توجه است.

رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه طی اظهاراتی درباره کریدور IMEC گفت: کریدوری که ترکیه در آن نباشد قابل اجرا نیست. برای تردد از شرق به غرب مناسب‌ترین مسیر ترکیه است. کریدور IMEC اما برای ترکیه به عنوان تنها بازیگر فعال ابتکار کمربند و راه چین، تهدید آمیز محسوب می‌شود. در نتیجه با وجود چالش نفوذ ترکیه در آسیای میانه و مناطق اویغور نشین غرب چین، همکاری بیش از پیش چین با ترکیه قابل انتظار خواهد بود.

  • نقشه ابتکار کمربند و راه (BRI) متصل کننده چین به اروپا
    نقشه ابتکار کمربند و راه (BRI) متصل کننده چین به اروپا
  • کریدور میانی به رهبری ترکیه، متصل کننده چین به اروپا بدون عبور از ایران یا روسیه
    کریدور میانی به رهبری ترکیه، متصل کننده چین به اروپا بدون عبور از ایران یا روسیه
  • ممانعت ترکیه از اتصال شبکه ریلی ایران به اروپا
    ممانعت ترکیه از اتصال شبکه ریلی ایران به اروپا
  • مسیر جایگزین مد نظر ایران برای دستیابی به مدیترانه
    مسیر جایگزین مد نظر ایران برای دستیابی به مدیترانه

      

     چرا ترکیه تنها بازیگر فعال ابتکار «کمربند و راه» خواهد بود؟

    در دهه گذشته ایران شبکه ریلی خود را تا مرز رازی امتداد داده و به مرز ترکیه رساند، ترکیه نیز از مرز رازی به داخل خاک خود یک راه‌آهن احداث کرد، اما هیچگاه این خط را به شبکه ریلی سراسری خود وصل نکرد‌ و آن را در ساحل دریاچه وان متوقف کرد. این در حالی است که آن سوی دریاچه وان به شبکه ریلی ترکیه وصل بوده و اتصال شبکه های ریلی ایران و ترکیه فقط نیازمند احداث یک خط ریلی به طول ۲۳۸ کیلومتر در حاشیه این دریاچه برای مرتبط کردن دو سوی آن است.

    مبلغ تخمین زده شده برای این پروژه، ۴۱۸ میلیون دلار است. ایران حتی در سال‌های گذشته پیشنهاد تامین مالی این طرح از جانب خود را با طرف ترک مطرح کرد اما دولت آنکارا آن را نیز نپذیرفت. علت مخالفت ترکیه با اتصال خطوط ریلی ایران به اروپا در مسیر کریدور راه ابریشم نو، اثبات برتری در کسب هژژمونی خاورمیانه بود. در دهه اخیر آنکارا فشارهای مختلفی را در جهت تثبیت کریدور میانی به عنوان مسیر اصلی ابتکار پهنه و راه چین اعمال کرد.

    با سیاست خصمانه ترکیه، ایران به دنبال ایجاد راه جایگزین خود رفت، مسیری که با عبور از عراق و سوریه ایران را بدون نیاز به عبور از دریای سرخ و کانال سوئز به ساحل شرقی مدیترانه می‌رساند. در این مسیر برخلاف کریدور میانی ترکیه، نیازی به بارگیری و بار اندازی در دو سوی خزر نبود و با یکسان بودن استاندارد ریلی ایران با عراق و سوریه برخلاف ترکیه با باکو و گرجستان نیازی به تعویض بوژی قطار نبود، که در نهایت آن را مسیری مقرون به صرفه می‌کرد. (با وجود چالش‌های مختلف سیاسی و امنیتی این مسیر)
     

    اما با سقوط سوریه به دست گروه‌های تروریستی وابسته به ترکیه، مسیر جایگزین ایران نیز در کنترل ترکیه قرار گرفت. به این ترتیب ایران توانایی ایفا نقش فعال در راه ابریشم نو را از دست داد و ایفا نقش آن به ترکیه وابسته خواهد بود. درنتیجه این اتفاق و خصومت اروپا با روسیه (مسیر شمالی)، کریدور میانی، تنها راه ترانزیت کشورهای آسیای میانه با اروپا خواهد بود. که این موضوع باعث نفوذ بیش از پیش ترکیه در راستای شورای موسوم به کشورهای ترک در این آسیای میانه می‌شود.

    خطوط ریلی ایران از مسیر ترکیه (وان) احتمالا در نهایت به اروپا متصل خواهد شد، چون کریدور میانی با توجه به موانعی مانند یکسان نبودن استاندارد ریلی ترکیه با کشورهای قفقاز و وجود خزر در میانه راه به تنهایی تامین کننده نیاز چین برای تجارت به اروپا نخواهد بود اما این بار، دیگر خبری از ایفای نقش مستقل توسط ایران نخواهد بود و ترکیه نقش تعیین کننده اصلی را ایفا خواهد کرد.

     راه حل چیست؟

    سقوط سوریه بدون شک ضربه بزرگی به حضور ایران در رقابت کریدوری جاری در غرب آسیا زد. گرچه این سقوط علل و ابعاد مختلفی دارد اما خارج از حواشی، بدون شک انفعال و فقدان برنامه‌ای با چشم انداز بلند مدت از نظم منطقه‌ای مطلوب در ایران از عوامل اصلی این رخداد ناخوشایند است. بر خلاف ایران، ترکیه و امارات متحده عربی و دیگر بازیگران حاضر در منطقه برنامه‌ای کامل از نظم مطلوب خود در خاورمیانه دارند. همان‌طور که در مقدمه عنوان شد این انفعال، فارغ از ایدئولوژی، جهات و دیدگاه‌های سیاسی، آثار زیان‌باری بر دستیابی ایران به فرصت پیش‌رو برای رشد اقتصادی و صنعتی و دستیابی به ثبات رفاه در مسیر متصل کننده این دو قطب خواهد داشت.

    در شرایط فعلی اثر بخش‌ترین راه‌حل برای ایران تحت فشار قراردادن ترکیه در مسیر کریدور میانی محسوب می‌شود. گرچه به ثمر رساندن چنین راه‌بردی به آسانی انجام نخواهد شد، اما در رقابت جاری خاورمیانه بر سر هژمونی، رقابت کریدوری جایگاه ویژه‌ای دارد. محورهای مورد انتظار این راه‌برد به این شرح است:

    •  افزایش نفوذ سیاسی و تجاری در ارمنستان: در راستای جلوگیری از حرکت این کشور به سمت ناتو و یا تسلیم شدن تحت فشار ترکیه که به دنبال دستیابی به کریدور زنگزور به عنوان یکی از تکه‌های مهم پازل کریدور میانی، است.
    • نزدیک شدن به اقلیم کردستان عراق و تلاش در جهت کسب نفوذ در مناطق کردنشین شرق ترکیه: بدون شک شکاف اجتماعی - قومیتی موجود در شرق ترکیه و تحت خطر قرار گرفتن اقلیم کردستان عراق و کردستان سوریه با پیروزی اخیر ترکیه در سوریه، با وجود نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در کردستان، فرصت مناسبی در جهت ابزارسازی برای اعمال فشار بر ترکیه است.
    • تلاش برای همکاری با کشور‌های آسیای میانه به ویژه همکاری در مسائل فرهنگی و اقتصادی: بدون شک نفوذ رو به افزایش ترکیه در آسیای میانه در قالب‌های مختلف مثل سازمان دولت‌های ترک، مقدمه‌ساز نفوذ ناتو در آسیای میانه خواهد بود. آسیای میانه از کانون‌های مهم مورد توجه متخصصان به عنوان یکی از مناطق پر پتانسیل در تبدیل شدن به مرکز بی ثباتی به‌شمار می‌رود.
    • تلاش در جهت ایجاد دیدگاه و راه‌برد مشترک با روسیه و چین در منطقه قفقاز و آسیای میانه: بی ثباتی در آسیای میانه به‌طور مستقیم تهدید کننده چین و روسیه نیز به‌شمار می‌رود. تلاش برای اقناع این دو کشور برای ایفا نقش در مهار نفوذ ترکیه در آسیای میانه بدون شک یکی از مهم‌ترین محور‌های مهم این راه‌برد است.

     

    البته که تمام موارد فوق هم‌چنان موجب بازگشت نقش مستقل ایران در جنگ کریدورها نخواهد شد. اما از چیرگی ترکیه بر ایران در این بُعد از رقابت جاری خاورمیانه برای کسب هژمونی منطقه‌ای جلوگیری می‌کند. موضوعات در هم تنیده با موضوع این مقاله مثل کریدورهای ابتکار کمربند و راه، رقابت در آسیای میانه یا ارتباط میان گذار به نظم چند قطبی و رقابت کریدوری و شکاف میان کردهای ترکیه با حکومت این کشور، هر یک در جایگاه خود مسائلی قابل بحث هستند. پس در این مقاله سعی شد تا دورنما کلی از شرایط فعلی رقابت جاری در غرب آسیا ترسیم شود.

    تاریخ انتشار