تهدید واقعی در شرق: خطر فروپاشی پاکستان
وضعیت در مرزهای شرقی کشور رضایتبخش نیست. در دو سال اخیر، تنش با طالبان و حملات تروریستی مشکلات متعددی را برای ایران ایجاد کرده است. مشکلاتی که تا حد زیادی متأثر از وضعیت خارج مرزها در افغانستان و ناحیه بلوچستان پاکستان هستند. متأسفانه وضعیت فوق پتانسیل بهمراتب بدتر شدن را دارا است.
گفته میشود که انسانها نمیتوانند خانواده خود را انتخاب کنند و کشورها همسایگانشان را. بدون شک ایران مجبور به تحمل مجاورت به تعدادی از بدترین همسایگان ممکن است. همسایگانی که عامدانه یا غیرعامدانه همواره اهتمامی مثالزدنی برای ایجاد سردرد، مصیبت و هزینه برای ما داشته و دارند. جمهوری اسلامی پاکستان نیز بهعنوان کشوروارهای محصول پایان استعمار بریتانیا در شبهقاره هند، کارنامهای درخشان از دامنزدن به بنیادگرایی و صادرات تروریسم به ایران و اقصینقاط دنیا داشته است. ما همواره با چالشهایی از سوی پاکستان روبهرو بودهایم، اما مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در پاکستان، ایران را با احتمالی دهشتناک در مرزهای شرقی روبرو ساخته است. بروز هرگونه درگیری قابلتوجه داخلی یا فروپاشی نسبی یا کامل شالوده حکومت در پاکستان فاجعه امنیتی غیر قابل توصیفی برای ایران خواهد بود، فاجعهای که در مقابل آن عواقب بازگشت طالبان به قدرت در کابل به یک زنگتفریح شبیه خواهد بود.
وضعیت سیاسی
شهباز شریف دولتی ائتلافی و متزلزل را در اسلامآباد رهبری میکند. در سال ۲۰۲۲، بعد از ازدستدادن حمایت ارتش که قدرت واقعی در کشور محسوب میشود، نخستوزیر سابق عمران خان با رأی عدم اعتماد مجلس از کار برکنار شد. پس از کشمکشهای فراوان، تظاهرات خیابانی گسترده و سوءقصد به جان خان، او با فهرست بلندبالایی از اتهامات دستگیر شده است. با وجود تلاشهای گسترده دولت و ارتش در سرکوب حزب تحریک انصاف (PTI) عمران خان که شامل فشار بر اعضای کاندید شده، ممانعت از ارائه فهرستهای انتخاباتی رسمی توسط حزب، تقلب گسترده در انتخابات و حتی ممنوع کردن تصویر چوب کریکت بهعنوان نماد انتخاباتی حزب بود، PTI توانست بیشترین تعداد صندلیها را در سطح ملی به خود و کاندیدهای مستقل مورد حمایت خود اختصاص دهد. وضعیت فعلی قطعاً چالشهایی جدی برای دولت ایجاد خواهد کرد. حزب مسلم لیگ (PML) نواز شریف (برادر شهباز) با وجود حمایت ارتش نتوانست اکثریت را به دست آورد و در نتیجه با شرکت حزب مردم پاکستان خانواده بوتو-زرداری (PPP) و تعدادی حزب کوچکتر دولتی متزلزل را تشکیل داده است، دولتی که وظیفه هدایت پاکستان در دریایی از تهدیدات و مشکلات را برعهده خواهد داشت. دراینبین قطعاً عمران خان و همراهانش بهعنوان حزب اپوزیسیون نیتی برای آسانتر کردن کار دولتی که از دیدگاه آنان غیرقانونی است، نخواهند داشت. درگیری سیاسی فعلی پتانسیل تبدیلشدن به آشوب گسترده را دارد و حتی زمزمههایی از تمایل برخی گروهها به توسل به خشونت شنیده شده است.
وضعیت اقتصادی
پاکستان با انبوهی از مشکلات اقتصادی روبروست. تورم، بیکاری، فساد و بلاهای طبیعی ناشی از گرمایش جهانی ضربات سختی به جامعه پاکستان و بهخصوص قشر فقیر پرجمعیت آن وارد آورده است. در این میان، مشکل اصلی دولت کسری بودجه و وابستگی به استقراض خارجی است. به زبان ساده هزینههای دولت از درآمدهای آن بیشتر است و این تفاوت با استقراض تأمین شده است. در سال گذشته در پی افزایش قیمت سوخت و کالاهای واردتی در پی جنگ اوکراین و دیگر بحرانهای داخلی، ذخیره ارزی پاکستان به تنها حدود دو و نیم میلیارد دلار کاهش پیدا کرد و پاکستان مجبور به درخواست کمک ۳ میلیارددلاری از صندوق جهانی پول شد. در سال ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ موعد بازپرداخت چیزی حدود ۸۰ میلیارد دلار از بدهیهای پاکستان فرا خواهد رسید. پاکستان توان پرداخت دیون خود را ندارد و در نتیجه مجبور به شروع پروسه طولانیمدت مذاکرات بخشش و تجدید ساختار بدهی خود با وام دهنگان خواهد شد. این نوع مذاکرات همواره همراه با فشار وامدهندگان برای اجرای سیاستهای ریاضتی و اصلاحات مالی و اقتصادی هستند. این سیاستها حتی اگر با موافقت دولت مرکزی پاکستان اجرا شوند، معمولاً موجب فشار بیشتر بر مردم میشوند و اتحاد اعضای ائتلاف دولت و صبر مردم در برابر دولت را به چالش خواهند طلبید. علاوه بر این، تعدادی از کمک کندگان سنتی به پاکستان مانند عربستان نیز همانگونه که در مصر دیده شد، تمایل سابق به ارائه کمکهای مالی بلاعوض به کشورهایی مانند پاکستان را ازدستدادهاند.
مشکلات قومی و امنیتی
تشکیل پاکستان بهعنوان ایدهای برای ایجاد وطنی برای مسلمانان مستعمره هندی بریتانیا در دوران پایان استعمار مطرح شد. این ایده هیچگاه نتوانست ملت و دولتی حقیقی خلق کند و درنتیجه پاکستان همواره درگیر بحران هویت و کشمکشهای قومی و فعالیت گروههای تروریستی و تجزیهطلب بوده است. فعالیت گروهکهای مسلح در بلوچستان پاکستان سابقهای دهها ساله دارد، گروههایی که در درگیری دائم با دولت مرکزی پاکستان به سر میبرند. در حقیقت میتوان گفت که بلوچستان پاکستان وضعیت امنیتی بهمراتب نامطلوب تر از استان سیستان و بلوچستان ایران تجربه میکند و دولت و نیروهای امنیتی پاکستان عملا از اعمال حاکمیت قانون در بسیاری از مناطق این ایالت عاجز هستند. این گروهها با استفاده از مقرهای خود در پاکستان، حملاتی را نیز در ایران انجام میدهند، این موضوع در کنار روایتهایی که از ارتباط میان برخی از این گروهها و ISI، سازمان اطلاعات قدرتمند پاکستان وجود دارد، منبع اصلی نارضایتی تهران از اسلامآباد محسوب میشود. وضعیت فوق پیشزمینه تنش چندروزه حاصل از حملات موشکی سپاه پاسداران به پاکستان در دیماه سال گذشته بود. پاکستان همچنین درگیر افراطگرایی سنی گروههای متعددی مانند لشکر جهنگوی و حملات مرگبار بهخصوص علیه جمعیت شیعیان خود بوده است.
اما بزرگترین تهدید امنیتی داخلی پاکستان از فعالیت گروه تحریک طالبان پاکستان سرچشمه میگیرد. بدون حمایت دستگاه امنیتی و نظامی پاکستان، شکلگیری، بقا و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان ممکن نمیشد. این سیاست طولانیمدت مبنی بر حمایت از طالبان، اسلامآباد را با چالشی بسیار جدی روبرو کرده است. طالبان ذاتاً جنبشی پشتون است و در نتیجه حکومت طالبان در کابل میتواند بهسادگی بر جمعیت دهها میلیونی پشتونها در پاکستان که در مجاورت مرز افغانستان متمرکز هستند، تأثیر بگذارد. فعالیت گروه تحریک طالبان و حملات پر تعداد و مرگبارشان پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان شدت گرفته است. دولت جدید افغانستان هم تمایلی به اعمال محدودیت بر فعالیتهای این گروه در داخل خاک خود نشان نداده است. اوجگیری وضعیت بغرنج فوق توانایی ازهمپاشیدن شالوده حکومت در پاکستان را خواهد داشت. دولت پاکستان بااحساس خطر از این موضوع، واکنشهایی نظامی بهمراتب شدیدتری نسبت به ایران به تحریکات دولت طالبانی افغانستان از خود نشان داده است. شکلگرفتن درگیری بزرگتر و یا حتی آغاز جنگ در این منطقه درو از ذهن نیست.
بمب ساعتی
نمیتوان برای پاکستان چشمانداز روشنی ترسیم نمود. این کشور توانسته با وجود درگیریها و تنش دائمی با هند، جدایی بنگلادش و شکست ایده کشور واحد مسلمانان هند در اوایل دهه هفتاد میلادی، تنشهای گسترده اجتماعی و وضعیت سیاسی همواره ملتهب به بقای خود ادامه دهد؛ اما ادامه این شرایط قابل تضمین نیست. بسیار محتمل است که در آیندهای نزدیک مجبور به دستوپنجه نرم کردن با یک کشور شکستخورده 250 میلیوننفری اتمی در مرزهایمان باشیم. متأسفانه تجربه قدرتگیری مجدد طالبان و واکنشهای ایران به تنشهای مرزی و سیل پناهجویان افغان، تصویر امیدوارکنندهای از آمادگی ما برای روبهروشدن با چنین سناریو وحشتناکی ترسیم نمیکند.