بررسی تهاجم اوکراین در کورسک
حدود سه هفته پیش نیروهای اوکراینی طی عملیاتی غافلگیرانه به استان کورسک روسیه حمله کردند و توانستند چند صد کیلومترمربع شامل چندین روستا و شهرک را تحت کنترل خود دربیاورند. با متوقفشدن روند تغییرات سریع در این جبهه، اکنون میتوان به بررسی علل شروع این عملیات و سنجش میزان موفقیت آن پرداخت.
آیا اوکراین بدون اطلاع متحدین خود، بهخصوص ایالات متحده این عملیات را آغاز نمود؟
چنین ادعاهایی صرفاً به علت سلب مسئولیت از آمریکا و حامیان اوکراین مطرح میشوند. مخاطبی آشنا به امور نظامی هیچگاه باور نخواهد کرد که با وجود وابستگی عمیق اوکراین در بحث پشتیبانی و بعضاً کاربری ادوات اهدایی به حضور مستقیم پرسنل غربی و اتکا بر ناتو در بحث شناسایی و هدفیابی، چنین عملیاتی بدون اطلاع حامیان اوکراین طرح و اجرا شده باشد. شناسایی ضعف خطوط دفاعی روسیه و موضوع محدود بودن نیروهای مستقر در محور کورسک به سربازان وظیفه بیتجربه و نیروهای مرزبانی احتمالا با دادههای ارسالی از سوی غرب محقق شده است.
چرا اوکراینیها تصمیم به گشودن جبههای جدید گرفتند؟
روسیه بهصورت آهسته اما پیوسته در حال پیشروی در شرق و جبهه دونباس است. با وجود مشکلات تأمین نیروی انسانی در اوکراین و برتری آتش روسیه، آینده جنگ برای اوکراین امیدوارکننده به نظر نمیرسید. به باور کییف جبهه جدید کورسک روسیه را وادار به انتقال بخش عظیمی از نیروها بهسوی کورسک و کاهش فشار بر دونباس میکرد. کییف همچنین باورداشت کنترل بخشی از خاک روسیه میتواند کارتی برای معامله در مذاکرات صلح احتمالی در آینده باشد.
نتیجه عملیات چه بوده است؟
اوکراینیها توانستند با شناسایی و استفاده از ضعف نیروهای روس، انتقال سامانههای پدافندی و زیر حملهبردن نیروهای کمکی با راکتهای هدایتپذیر پیشروی ابتدایی خوبی داشته باشند. مقدار قابلتوجهی از این موفقیت اولیه نیز میتواند به ضعف فرماندهی و مدیریت میدان نبرد روسها نسبت داده شود. با وجود برخی موفقیتها، اوکراینیها در تسخیر نیروگاه اتمی کورسک که ظاهراً از اهداف اصلی حمله بود، ناکام ماندند. همچنین اراضی اشغالی عموماً شامل زمینهای خالی، روستاها و شهرکهای کوچک مرزی هستند.
آیا عملیات کورسک برای اوکراین موفقیتآمیز بوده است؟
تخمین زده میشود که چیزی میان ده الی پانزده هزار نیروی اوکراینی در تهاجم شرکت کردهاند، واحدهایی که برخی از مجهزترین و باتجربهترین نظامیان ارتش اوکراین را تشکیل میدهند. بر خلاف انتظارات، روسیه واکنشی روانی به تهاجم کورسک نشان نداده است. اولویت برای روسیه همچنان پیشروی در دونباس است. با وجود هدایت محدود برخی واحدها و هواگردها به کورسک، نیروهای اصلی عملیاتکننده در جبهه شرق بهسوی کورسک منحرف نشدهاند.
در مقابل اوکراین با انتقال برخی از بهترین نیروهای خود به کورسک که در برخی موارد از جبهه شرق عقب کشیده شدهاند، موقعیت متزلزل خود در شرق را بیشازپیش تضعیف کرده است. همچنین گسترش جبهههای جنگ برای اوکراین که هم اکنون نیز با مشکل کمبود نیروی انسانی و کمبود مهمات توپخانه دستبهگریبان است، چالشبرانگیز خواهد بود. به عبارتی اصرار بر حفظ جبهه کورسک و یا انجام اقدامات مشابه، بهجای ایجاد برتری تاکتیکی، موجب عمیقتر شدن مشکلات فعلی اوکراین خواهد شد.
امید مبادله اراضی کورسک با مناطق تحت کنترل روسیه در مذاکرات نیز چندان محتمل نخواهد بود. دستکشیدن از خاکی که رسماً به روسیه الحاق شده است، برای مسکو قابلپذیرش نخواهد بود. همچنین روسیه دلیلی برای شروع مذاکره در مقطع فعلی ندارد چرا که ادامه جنگ تنها وضعیت کلی اوکراین را تضعیف خواهد کرد. اراضی اشغال شده نیز فاقد ارزش راهبردی هستند و احتمالاً با تکرار الگو معمول روسیه، یعنی جذب نیروی انسانی جدید و دفن کردن دشمن زیر گوشت، آتش توپخانه و حملات هوایی با صرف زمان پس گرفته خواهند شد.
با وجود ناکامی در تحقق اهداف نظامی عملیات کورسک، اهداف تبلیغاتی داخلی و خارجی تا حدی برآورده شدهاند. سربازان در خط مقدم نیاز دارند که به ممکن بودن پیروزی باور داشته باشند. روایت ناتوانی اوکراین برای پیروزی در جنگ و پسگرفتن اراضی از دست رفتهاش نیز به طور موقت توسط مطبوعات و رسانههای حامی کییف به چالش کشیده شده است.
بهطورکلی میتوان گفت که با وجود موفقیتهای ابتدایی، عملیات کورسک تأثیر قابلتوجهی در تغییر وضعیت فعلی و چشمانداز اسفبار اوکراین نداشته است. مشکل نیروی انسانی و ضعف آتش اوکراینیها در برابر روسیه قابلحل به نظر نمیرسند. تصویری از پیروزی احتمالی و تعریفی از آن در میان اوکراین و حامیان غربیاش وجود ندارد. چنین تحرکات تاکتیکی پر ریسکی، اقداماتی از سر استیصال بوده و از تغییر معادلات کلان جنگ ناتوان هستند.